تاریخچه موسیقی در افغانستان؛ از قدمت قابل توجهی برخوردار بوده و مردم این این سرزمین همواره به موسیقی ارج نهادند. سبک موسیقی خرابات که از شهرت بسزای در افغانستان برخوردار است؛ سبکی سنگین، پخته و کلاسیک است. با این حال موسیقی آماتور نیز در افغانستان جایگاه خود را داشته و دارد.
در موجودیت خرابات، اولین گروه موسیقی آماتور در سال های ۱۹۶۳ و ۱۹۶۴ در افغانستان تاسیس شد. ایده ایجاد این گروه از ظاهر هویدا و عزیز آشنا از هنرمندان مشهور افغانستان بود. در نتیجه می توان گفت موسیقی چه از نوع کلاسیک و چه از نوع آماتور آن همواره در افغانستان جایگاه و علاقه مندان خاص خود را داشته است. از درون فضای خرابات استادان و بزرگانی ظهور کرده اند که القاب مختلفی را در جهان موسیقی به دست آورده اند. از این میان میتوان به استاد سرآهنگ بزرگ اشاره نمود که لقب «سرتاج موسیقی هند» را داشت. او اشعاری را خوانده است که هیچ کهنه گی نداشته و شونده گان آن همچنان از آهنگ های استاد لذت می برند.
در این مقدمه کوتاه در نظر نداریم در رابطه به حرمت و مجوز موسیقی از دیدگاه ادیان صحبت کنیم. با این حال خوب است به نکته ای که بزرگ مرد فلسفه، مولانا شناس و مفسر قرآن، دکتر الهی قمشه ای در رابطه به موسیقی می گوید اشاره ای داشته باشیم.
دکتر الهی قمشه ای می گوید: «موسیقی را عزیز بدارید؛ موسیقی چیز کمی نیست. … موسیقی میزنند که روح انسان را به ابدیت متصل کنند. … وقتی موسیقی خوب می زنند، معنایش این است که نباید غصه بخورید. موسیقی را برای این میزنند که تو به آرامش برسی. … موسیقی را هیچگاه به حلال و حرام تقسیم نکنید. بلکه به خوب و بد تقسیم کنید. خوبش که خوب است و بدش آن است که برخی از انسانهای بی هویت بدون اصول آنرا اجرا می کنند.»
آهنگ و موسیقی، زیبایی و تاثیر ناشی از آن و همچنین موافقت آن با طبع زیبا پسند انسان، شرط اساسی در ماندگاری و جاودانه گی شعر و شاعر است. بدون شک گوهر لطیف شعر از چندین مشرب سیراب می شود و کاستی در هر کدام از این سرچشمه ها باعث نقصان در کمال شعر است، تازه گی زبان، موسیقی روح بخش و جان نواز، تصویر خیال و احساس زندگی بخش و شور انگیز را می توان چهار آبشخور شعر دانست اما موسیقی، مانند خون در رگ های شعر جریان دارد که به آن گرما و زندگی می بخشد، پس شعر بدون موسیقی مجسمه ای بی جان بیش نیست. خواجه نصیر، موسیقی شعر را در وزن می یابد و می گوید: «وزن هیاتی است تابع نظام ترتیب حرکات و سکنات و تناسب آن در عدد و مقدار.»
شعرای بزرگ زبان فارسی همواره در اشعار خود بر اهمیت، توصیف و تمجید موسیقی و آلات موسیقی پرداخته اند. در روزگار زنده گی حافظ شیرازی، کسانی که موسیقی می دانسته اند و همراه با نواختن سازهای موسیقی، به صورت فی البداهه شعر می سرودند و برای همه گان می خوانده اند. گفته می شود که حافظ شیرازی بر علاوه شاعر بودن موسیقیدان توانایی نیز بود.
برخی از محققین را عقیده بر این است که بیشتر اشعار شعرای بزرگی چون حافظ با موسیقی ارتباط دارند. بنا بر این شاید بتوان گفت موسیقی هم در سرودن شعر حافظ و هم در شیوه بیان دلپذیر آن تاثیر داشته است. در حقیقت موسیقی چنان در شعر حافظ حضور دارد که می توان حتی از دیدگاهی جدا «حافظ موسیقیدان» را به بررسی نشست. حافظ در اشعار خود از کلمات، اصطلاحات و آلات موسیقی مانند «پرده، دستان، نغمه، نوا، قول، مقام، راه، فرود، ضرب و…» استفاده نموده است.
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر پرده که زد راه به جایی دارد

دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
همچنین ذکر نام سازهایی چون «دف، چنگ، رباب، عود، نای، طبل، ناقوس، کرنا» نیز بر آشنایی وی به سازهای موسیقی دلالت دارد. حتی برخی را عقیده بر این است که حافظ در اشعار خود از حدود هفتاد اصطلاح مرتبط با موسیقی نام برده است.
مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم
در کار چنگ و بربط و آواز نی کنم
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
به هر حال اگر بخواهیم در رابطه به موسیقی دراشعار بزرگان اشاراتی داشته باشیم ممکن است زمان بسیار نیاز باشد تا همه مورد بررسی قرار گیرد.
رباب یکی از آلات موسیقی کهن، گهر بار، شیرین و آرامش بخش مورد استفاده در افغانستان است. بزرگترین اساتید موسیقی از این آله موسیقی در آهنگ های خویش استفاده نموده اند. در رابطه به رباب و جایگاه آن در موسیقی افغانستان در پیش گفتار اشاراتی داشته ایم که نیاز به تکرار نیست. با این حال باید یاد آور شویم که متاسفانه در طول سالهای جنگ و بی ثباتی در افغانستان فرصت تحقیق و تفحص در رابطه به آلات موسیقی معمول در این کشور به دست نیامده است. به خصوص در رابطه به متون آموزشی باید گفت؛ کار قابل توجه صورت نگرفته و این نگرانی همواره فرا راه توسعه موسیقی افغانستانی وجود داشته است.
با توجه به اینکه رباب از آلات موسیقی کهن، خوش صدا و با اهمیت موسیقی افغانستان است، در نظر گرفته شد تا مقدمه ای بر آموزش رباب را تهیه گردیده و به دسترس علاقه مندان قرار گیرد. این رساله به گونه ای ترتیب شده است که علاقه مندان به موسیقی رباب می توانند به صورت خود آموز از آن استفاده کنند. با این حال ممکن است برای استفاده از این رساله رهنمود هایی نیز لازم باشد. به همین دلیل علاقه مندانی که در استفاده از این رساله با مشکل روبرو می شوند می توانند از طریق ایمیل و شماره تماس با نویسنده رساله در ارتباط شوند. مطمئناً نویسنده رساله که به حوصله مندی تمام این مجموعه را تکمیل نموده است از هیچ کمکی دریغ نخواهد نمود.
بدون شک رساله حاضر دارای کمی ها و کاستی هایی نیز می باشد؛ از همین حیث از بزرگان و نخبهگان موسیقی که محتملا این رساله به دسترس ایشان قرار خواهد گرفت، تقاضا می نمایم تا در قسمت تکمیل، اصلاح و باز بینی آن از همکاری ها و راهنمایی های خویش دریغ ننمایند.
تا باشد قدمی برداشته باشیم در توسعه موسیقی و آموزش آن به خصوص آموزش آله با ارزش رباب در میان علاقه مندان موسیقی افغانستانی.
با احترام
داکتر مرتضی صارم